*منافقین، بهترین نمونه جاسوسی
*آغاز جاسوسی منافقین بعد از انقلاب
*همکاری اولیه گروهک جاسوسی با ارتش عراق
*دلایل جاسوسی تلفنی منافقین
*اهمیت جاسوسی تلفنی از زبان سرکرده گروهک
*روش های گروهک در جاسوسی تلفنی
طه و یس 1
از چه زمانی پیامبر اسلام به «یس» و «طه» نام گرفت؟
پیامبر اسلام در میان مردم به «یس» و «طه» مشهور نبودند تا بگوییم از چه زمانی به این دو اسم نام گرفته است، بلکه در ابتدای بعضی از سوره ها حروفی به صورت رمزی آمده که مفسران - با توجه به روایات - این دو اسم را به نام پیامبر اسلام تفسیر کرده اند و بر اثر گذشت زمان، تدریجاً به صورت «اسم خاص» براى آن حضرت در آمده اند.
«یس»: این کلمه مرکب از «یا» (حرف ندا) و «سین»؛ یعنى شخص پیامبر اسلام است، و به این ترتیب پیامبر را براى بیان مطالب بعد مخاطب می سازد. (1)
در احادیث مختلفى نیز آمده است که این کلمه یکى از نام هاى پیغمبر اسلام است؛ زیرا در این آیات روى سخن تنها به پیامبر است؛ لذا در روایتى امام صادق می فرماید: «یس، نام رسول خدا است و دلیلش این است که بعد از آن می فرماید: تو از مرسلین و بر صراط مستقیم هستى. (2)
ادامه دارد …
کلام شهدا
ای معلّمان مملکت و امیدهای آیندۀ مملکت برای شکوفایی نونهالان انقلاب، آیا میدانید که پرورشدهندۀ نسلی از انقلاب هستید که فردا سنگینی ادامۀ راهِ انقلاب و مسئولیّت طاقتفرسای خونِ شهدا بر عهدۀ آنهاست؟ پس خود دانید که چگونه با این عزیزان و غنچههای نوشکفته رفتار کنید و چگونه پیام حقیر را به آنها برسانید که خوب درس بخوانند و از همین اوّلِ زندگی، دلهایشان را که صاف و صیقلی است، با خواندنِ قرآن و دعا [و] عمل به احکام اسلام، همچنان صاف نگه دارند و قدرِ زندگی کردن در زیرِ چترِ اسلام را بدانند. شهيد مهدي بخشايش
خاطرت شهدا
حاجي، اين آخرين حرف ماست. به امام بگو همونطور كه به ما گفت عاشورايي بجنگيد، عاشورايي جنگيديم. سلام ما رو به امام برسون.
حاجي بيسيم را دست به دست كرد. دل توي دلش نبود. به التماس گفت «شما رو به خدا بيسيم رو قطع نكنين، حرف بزنين!»
چند روز ميشد كه بچهها توي كانال كميل گير كرده بودند؛ بدون آب و مهمات. چند بار منطقه دست به دست شده بود. خيليها زخمي و شهيد شده بودند. جبهه داشت از دست ميرفت. حاجي آرام و قرار نداشت. يكدفعه بيسيم را ول كرد و زد بيرون. راه ميرفت و مثل مجنونها با خودش حرف ميزد.
نميخواستم حاجي در اين شرايط برود جلو. ديگر عصباني شده بود. سرم داد زد «مگه نميدوني حضرت علي دربارهي فرمانده چي گفتهن؟ فرمانده بايد در قلب نبرد باشد، جايي كه جنگ نمايان است. حالا تو هي كاري كن كه من ديرتر برسم.»
كلاش را برداشت و پريد پشت موتور كه با اكبر زجاجي بروند خط. شايد راهي براي بچهها پيدا كنند.
شهید ابراهیم همت
منبع : برگرفته از مجموعه كتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | مريم برادران
منبع کلام شهدا:سايت وصيت
آخرین نظرات